-
کجا میتونم باشم؟
چهارشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1382 22:18
دوستان عزیزم، من در حال حاضر در این آدرس در پرشین بلاگ مینویسم. ولی اگه پرشین بلاگ سرویسش مختل بشه میتونین اینجا تو بلاگر و یا همین جا تو بلاگ اسکای پیدام کنید. پوزش بابت دردسر...
-
مرد خوش شانس!
سهشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1382 18:10
-
داوود بعد از ۱۳۰ سال به حمام میرود!
سهشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1382 11:00
مجسمهء۵۰۰ سالهء داوود، شاهکار میکل آنژ بعد از ۱۳۰ سال شسته میشود!!! این حمام قراره ۶ ماه طول بکشه و تا قبل از تولد ۵۰۰ سالگی داوود به پایان برسه!
-
دنیا هی داره واسه ماها تنگتر میشه!
دوشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1382 19:52
یک سایتی هست برای کاریابی در نقاط مختلف دنیا که شاید خیلی هاتون بشناسین، به نام مانستر monster.com و من هم مثل خیلی ها خلاصه سوابق کاری ام رو بهشون فرستاده بودم و سالی یکبار اونو به روز در میاوردم که همیشه آخرین تجربهء کاری ام رو داشته باشه. چند روز پیش ایمیلی ازشون گرفتم که میگفت بنا به قانون جدید از این هفته کلیهء...
-
عشق؟ یا پول؟ یا هردُوانه؟
یکشنبه 31 فروردینماه سال 1382 19:20
امروز به اتفاق دوستان جمع شده بودیم منزل دوستی و چون این عزیز فال قهوهء خوبی هم میگیره، محبت کرد و قهوه تُرکی دَم کرد. یادمه قدیما که یه اکیپ از جماعت نِسوان واسه فال دور هم جمع میشدیم، همش دلمون میخواست برامون از آینده ای عاشقانه و رومانتیک، مردی سوار بر اسب سپید که همهء دنیا رو برامون زیر پا می ذاره، توی فال حرف...
-
همین یک کلام
شنبه 30 فروردینماه سال 1382 10:08
«مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست» حافظ
-
پس وضعمون خوبه!
جمعه 29 فروردینماه سال 1382 11:13
دیروز رادیو اعلام کرد که همهء ساکنین این استان باید برای ثبت نام در سیستم جدید خرید دارو اقدام کننند. ظاهرأ این سیستم قراره خیلی عادلانه باشه، چون هر چه درآمد بیشتری داشته باشی، سوبسید دارو کمتر بهت تعلق میگیره! برای ثبت نام ننه سوسکه در این سیستم با وزارت بهداشت استان تماس گرفتم و پرسیدم که چه مدارکی لازمه؟ خانمی که...
-
من از رو نمیرم!
جمعه 29 فروردینماه سال 1382 11:09
من با پررویی هر چی یادداشت که blogsky خدا نیامرز از دیروز پَر داده بود، دوباره پست کردم!
-
اونوقتا
جمعه 29 فروردینماه سال 1382 11:07
تهران - میدان چیذر - حدود ۱۵ سال پیش: مرد رهگذر: «جووووووووووون! بخورمت!» سوسکی با عصبانیت: «گُ.. زیادی نخور!!!»
-
رها...
جمعه 29 فروردینماه سال 1382 11:05
«حافظ از جور تو جاشا که بگرداند روی من از آن روز که در بند توام آزادم» حافظ
-
blogsky یا همان عروس تعریفی!
جمعه 29 فروردینماه سال 1382 09:24
پوزش از خرابی blogsky و در نتیجه حذف همهء نظرات از جهارشنبه بعلاوهء حذف یادداشتها از روز پنجشنبه و حذف لینکهای جدیدأ اضافه شده! نمیدونم چرا این blogsky ما رو قابل ندونست!؟!؟ من که اصلا خوشم نیومد! اگه دوستانی هستن که بهشون گفتم لینکشونو اضافه کردم و حالا لینکشون تو قالب سوسکنامه نیست، محبت کنن و دوباره برام آدرس URL...
-
از نور...
سهشنبه 26 فروردینماه سال 1382 21:27
«هر بامداد تا نور مهر میدمد از کوههای دور من بال میگشایم، چابکتر از نسیم پیغام صبحدم را با شعرهای روشن پرواز میدهم. انبوه خفتگان را با نغمه های شیرین آواز میدهم از نور حرف میزنم، از نور از جانِ زنده، از نفسِ تازه، از غرور. اما در ازدحام خیابان گم میشود صدای من و نغمه های من. گویند این و آن: - «خود را از این تکاپوی...
-
آخرین فصل از ویرانی بغداد؟؟؟!!!
سهشنبه 26 فروردینماه سال 1382 20:27
این هم یکی دیگر از هزاران مورد تخریب و به تاراج رفتن آثار تاریخی جهان! کتابخانهء ملَی عراق و بایگانی آن شامل کتابهای تاریخی و دستنوشته های نفیس و باستانی عهد عثمانی هم در هجوم بیرحمی در بغداد توسط یاغیان به آتش کشیده شدند... گفته میشود دود ناشی از شعله های آتش از فاصلهء سه مایلی نیز قابل مشاهده بوده است. جای تعجبی...
-
جاودانگی
دوشنبه 25 فروردینماه سال 1382 19:27
«نه خورشیدم که شب را تا کنامی در ته عالم بتارانم ستاره نیستم چون خنجری در سینهء ظلمت نه حتی سوسوی کورِ چراغی در نگاه رهگذاران تا که راه و چاه بنمایم. شرارم من، شراری خُرد؛ فروبسته لب اما، رازدار شعله های عالم افروزم. و در پای اجاق مردمان، روزی هزاران بار میمیرم.» برگرفته از کتاب « آوازهای خاکستر » دکتر محمدرضا طاهریان
-
زنان ایران علیه جنگ
یکشنبه 24 فروردینماه سال 1382 15:23
« من زنم زن سرزمینی که نام کوچه ها و خیابانهایش نام شهیدان است. زن سرزمینی که مردانش سالم و تنومند رفتند، قطعه قطعه و غرقه در خون بازگشتند. سالم و تندرست رفتند، بی پا و بی سر برگشتند... استوار و با صلابت رفتند، مجروح و شیمیائی برگشتند... » این بخشی از یک مقاله در روزنامهء اینترنتی «میهن» شمارهء ۶۱ است. بقیهء مطلب...
-
پنجاه هزار نفر همنفس
یکشنبه 24 فروردینماه سال 1382 14:28
از مسابقهء دوی ۱۰ کیلومتر Sun Run برمیگردم. این سال پنجمی هست که شرکت میکنم و خیلی عالیه. امسال هم قریب پنجاه هزار نفر شرکت کرده بودند. بخشی از درآمد حاصل از این مسابقه به خیریه داده میشه و امسال تخمین زده شده که حدود چهل و هفت هزار دلار کانادایی بابت خیریه جمع آوری بشه. در این مسابقه مردم از هر سنی (۲ سال تا ۹۸ سال و...
-
همین...
شنبه 23 فروردینماه سال 1382 23:07
«... شراب باید خورد و در جوانی یک سایه راه باید رفت همین.» سهراب سپهری
-
بولینگ برای کلمباین
جمعه 22 فروردینماه سال 1382 23:05
طرفای کریسمس که فیلم «بولینگ برای کلمباینِ» مایکل مور روی پردهء سینماهای شهر بود٬ به دلیل مشکلات عدیدهء خانوادگی موفق به دیدنش نشدم. دوست عزیزی مطلعم کرد که سینمای دانشگاه امشب این فیلم رو اکران میکنه. منهم چون «بِیکِن کانادایی» ساختهء مور رو خیلی دوست داشتم راهی شدم تا ببینم آیا به همون خوبی هست یا نه. فیلم همونطوری...
-
دلسپردگی به بیش از یک نفر...
پنجشنبه 21 فروردینماه سال 1382 23:00
این هفته تلویزیون مطلبی داشت در مورد Poly Amory یا همان دلسپردگی به بیش از یک نفر به طور همزمان. بحث این بود که این مساله میتونه کاملا طبیعی باشه و همه بالقوه این تمایل را در مقطع یا مقاطعی از زندگی دارند و یا خواهند داشت. این فرضیه میگفت که دلیل برای اثبات وجود این تمایل در بشر بطور فطری٬ مساله حسادت است. محققی...
-
صلح...
پنجشنبه 21 فروردینماه سال 1382 00:18
آیا صلح به یک افسانهء دست نیافتنی بدل خواهد شد؟
-
فراخوان از هنرمندان جوانِ زن در ایران و جهان برای ارسال آثار هنری به مو
سهشنبه 19 فروردینماه سال 1382 18:00
این فراخوان بسیار مشتاقه که زنان جوان هنرمند (ترجیحأ بین ۱۷ نا ۳۵ سال٬ نه به این منظور که بالای ۳۵ به اندازهء کافی جوان نیست ها!) آثار هنریشونو ارسال کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر بیایید اینجا ... مهلت ارسال آثار تا اول ماهِ ژوئن (یازدهم خرداد) بیشتر نیست... پس عجله کنید دوستان! عزیزانی که از ایران مایل به شرکت هستند...
-
به دلواپسی پشت کرده ام دیگر...
سهشنبه 19 فروردینماه سال 1382 14:01
«باران جان سلام باران جان٬ سلام من به دلواپسی پشت کرده ام دیگر و در افق نورم امشب من نه از تو ابر امید و نه از آسمان خورشید مهر میخواهم که من به دلواپسی پشت کرده ام دیگر و صدایم از حزن خالیست نوای ساز خاطرات میآید از دورِ جوانی و مرا هراس گریستن نیست که آشتی را تجربه کرده ام...» بخشی از شعر باران جان از نیما شیخی
-
چه خوش گفت Oriah Mountain Dreamer
سهشنبه 19 فروردینماه سال 1382 13:47
The invitation By Oriah Mountain Dreamer, A Native American elder It doesn’t interest me what you do for a living I want to know what you ache for and if you dare to dream of meeting your heart’s longing It doesn’t interest me how old you are I want to know if you will risk looking like a fool for love for your dream...
-
هتل «فلسطین» بغداد
سهشنبه 19 فروردینماه سال 1382 09:42
داشتم میروندم به سمت کار و رادیو هم داشت وِزوِزهای همیشگی جنگ رو میکرد. شنیدم که گفت هتل «فلسطین» مورد اصابت نیروهای متحدین قرار گرفته و سه خبرنگار کشته شده اند. آیا استفان کلوس هم ... سایت گویا هم در مورد این خبر نوشته. اینجا رو بخونین... آذر و آئینه اش هم در این زمینه اخباری دارن...
-
یادداشت های روزانهء یک خبرنگار آلمانی از بغداد
دوشنبه 18 فروردینماه سال 1382 22:23
«ما اینجا همیشه در حال فرار هستیم و اینگونه انسان نمیتواند کار بکند. آمریکایی ها تهیه و ارسال گزارش را فلج میکنند٬ [تا] آنجایی که بتوانند. آدم فقط میتواند امیدوار باشد که هتل ما با نام «فلسطین» ٬ هدف قرار نگیرد...» «شهر٬ بخشأ مثل شهر ارواح میماند. پس از طوفان بزرگ شنی٬ همه چیز با یک لایه خاکستری تیره پوشیده شده است....
-
دست گرمی...
دوشنبه 18 فروردینماه سال 1382 15:49
Steve Chandler میگه: «هروقت آغاز کاری رو سخت می بینی آنرا آهسته و بد (بدون کیفیت) انجام بده! و بتدریج کیفیت رو بالا ببر.» واسه شروع این سوسکلاگ هم همینطور. تا چی پیش بیاد...
-
سطر آغازین...
دوشنبه 18 فروردینماه سال 1382 00:02
الو... الو... صدامو دارین؟